روز یازدهم از زندگی من
سلام به همگی نی نی هایی که درد کشیدن و همه و همه
امروز یک خبر داغ براتون دارم
امروز بند ناف من افتاد
درسته خیلی درد داشت اما از دستش راحت شدم
بابایی امروز رفته سر کار شبم نمیاد قراره فردا ظهر از شرکت برگرده دلم براش تنگ شده منم با مامانی و خاله جون و مادربزرگ تنها موندیم
اینم عکس منه که دارم خواب بابایی رو میبینم و میخندم
امروز مامان بزرگ بابایی اومده بود پیشم پاش شکسته بود تا خوب شد اومد منو ببینه درضمن فعلا دومیلیون ریال برام کادوآورده
اینم عکس بند ناف
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی