روز دوم از تولد من
سلام به همه با کلی گریه های شبونه و اذیت پرستارهای بد من شب رو روز کردم بعد فهمیدم که امام رضا امروز وفاتشونه هست بابایی و مامانی به احترام ایشون اسم منو گذاشتن امیررضا منم دوس دارم وقتی بزرگ شدم با بابایی و مامانی برم حرم امام رضا
امروز بابایی بدوبدو و ماهرانه داشت کارهای بیمارستانی من و مامانی رو انجام میداد تا ما زودتر بریم خونه خودمون و منم برم به اتاق خواب خودم تا بلکه از دست این پرستارهای بد اخلاق درامان باشیم
برای همین بابایی وقت نکرد و یادش رفت امروز ازمون عکس بگیره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی